سبک های مدیریت رهبری کلمه بسیار رایجی است که در دنیای شرکت ها و سازمان های امروزی استفاده می شود. امروز می خواهیم در این مقاله از وبلاگ موسسه علوم و فنون تهران، در مورد مهارت های رهبری سبک های مدیریت و چگونگی و زمان استفاده از آنها به بهترین شکل صحبت کنیم. قبل از پرداختن به جزئیات، ابتدا باید بفهمیم که یک مدیر یا یک رهبر کیست.
مواردی که در این مطلب میخوانید
ویژگی های یک مدیر
- مدیر فردی است که بینشی برای حل مشکلات دارد.
- او فردی است که می تواند تحت فشار تصمیمات روشن و موثری بگیرد.
- او دارای مهارت های ارتباطی عالی است.
- فردی است که میل و اشتیاق برای دستیابی به اهداف و مقاصد سازمان دارد.
- او به خوبی آگاه و با تجربه است و دانش زیادی برای اداره مؤثر یک سازمان دارد.
بنابراین می توان گفت که مدیران دارای کیفیت های مدیریتی و سبک های مدیریتی متفاوتی برای دستیابی به اهداف و مقاصد تعیین شده هستند. حال، منظور ما از رهبری سبک های مدیریتی دقیقا چیست؟ یک مدیر یا فردی که دارای موقعیت مدیریتی است باید نقش ها و وظایف متعددی را در یک سازمان انجام دهد. اینکه او چگونه با این نقشها و مسئولیتهای مختلف رفتار میکند به نوع سبکهای مدیریت، مهارتهای رهبری یا استراتژیهایی که او اتخاذ میکند، بستگی دارد.
تعریف سبک مدیریت
سبکهای مدیریت استراتژیها، مفاهیم و تئوریهایی هستند که یک مدیر برای بهبود محیط کاری سازمان اتخاذ میکند و روش هایی که زیردستان خود را راهنمایی می کند تا در سطح خود بهترین عملکرد را داشته باشند.
انواع سبک های مدیریت
10 نوع مختلف از سبک های مدیریت به شرح زیر است:
1. خودکامه
در اینجا مدیر ترجیح می دهد که به تنهایی تصمیم بگیرد. چنین تصمیماتی، ذهنیت، نظرات و شخصیت تصمیم گیرنده را تکرار می کند. در چنین شرایطی، زیردستان حرف خیلی کمی دارند یا اصلا حرفی برای گفتن ندارند. سبک های مدیریت خودکامه را می توان به موارد زیر تقسیم کرد:
مستبدان دستوری – آنها ترجیح می دهند که به تنهایی تصمیم بگیرند و بر اعمال و کار زیردستان خود نظارت کنند.
خودکامگان سهل گیر – آنها ترجیح می دهند تصمیمات خود را به طور مستقل اتخاذ کنند اما به زیردستان خود در مورد نحوه انجام کار یا پیروی از تصمیم کمی آزادی عمل می دهند.
این نوع مدیریت در زمان بحران مناسب است. زمانی که تصمیم بالاتر به دلایلی در دسترس نباشد و مدیر ملزم به قبول مسئولیت باشد و نیازمند دستور فوری باشد. این دستورات باید فوراً اطاعت شود تا دیگر مشکلی پیش نیاید و بتوان به نحو احسن با وضعیت مقابله کرد. چنین تصمیماتی در نیروهای دفاعی، نیروهای شبه نظامی و پلیس بسیار رایج است. در شرایط خاصی مانند برخورد با ستیزه جویان و تروریست ها، کنترل اوباش و غیره بسیار موثر است.
2. سبک مدیریت تعارض
در اینجا نیز تصمیمات مستبدانه است، اما تصمیم با در نظر گرفتن منافع کارکنان گرفته می شود. سبکهای مدیریت تعارض، تصمیمگیری را در سطوح بالاتر تشویق میکنند و به توسعه یک سیستم بازخورد از زیردستان برای کار مؤثر سازمان اعتقاد دارند. سبک مدیریت تعارض برای ایجاد انگیزه در میان نیروی کار با توجه به نیازهای اجتماعی آنها و ایجاد حس وفاداری نسبت به مدیریت و سازمان است. این سبک از یک طرف می تواند به ایجاد رابطه خوب بین کارفرما و کارمندان کمک کند. و به طور غیر مستقیم سطح عملکرد آنها را افزایش می دهد. از سوی دیگر، زیردست ها ممکن است به گرفتن سفارش از سطوح بالاتر عادت کنند و کاملاً به آنها وابسته شوند. این سبک های مدیریت تعارض به شدت توسط مدیران رستوران و مشاوران فناوری اطلاعات استفاده می شود.
3. متقاعد کننده
در اینجا نیز تصمیم گیری توسط مدیر انجام می شود. مدیر کل فرآیند تصمیم گیری را کنترل می کند اما به روشی متفاوت. او هماهنگ با زیردستان خود کار می کند و سعی می کند آنها را متقاعد کند که چگونه این تصمیم برای آنها سودمند است. در اینجا نیز مدیر حرف آخر را می زند. اما این کار را از طریق روش متقاعد سازی انجام می دهد.
این سبک مزایای خاص خود را دارد. انجام کار زمانی آسان می شود که به زیردستان اجازه داده شود بفهمند چرا باید یک کار را به روشی که مدیر دستور می دهد انجام دهند. به این ترتیب، کار به گونه ای که رهبر برنامه ریزی می کند، اما پس از درک کامل تدارکات و دلایل پشت آن توسط همکاران، اجرا می شود.
یک مزیت این سبک مدیریت این است که رهبر می تواند مسئولیت هایی را به زیردستان اختصاص دهد تا بار خود را کاهش دهد. یکی از معایب این سبک مدیریت این است که زیردستان فاقد خلاقیت و کیفیت ابتکار عمل هستند، آنها به بالاترین مقام خود وابسته می شوند و این ممکن است بر عملکرد کلی نیروی کار نیز تأثیر بگذارد. این نوع سبک های مدیریتی را می توان در بخش بانکداری و بیمه یافت.
4. سبک مدیریت دموکراتیک
در اینجا سبک های مدیریت دموکراتیک به زیردستان اجازه می دهد تا در فرآیند تصمیم گیری شرکت کنند. قبل از هر تصمیمی اجماع ایجاد می شود. طوفان فکری و ارتباط سطح بالا از بالا به پایین و بالعکس با تصمیم گیری همراه است. سبک های مدیریت دموکراتیک می تواند در توسعه استراتژی های بازاریابی رقابتی مفید باشد.
مدیریت بالاتر می تواند اطلاعات خوبی در مورد اهداف سازمان، جزئیات سود و فروش آن و آنچه که در واقع از استراتژی جدید بازار می خواهد ارائه دهد و افراد خط مقدم می توانند ایده ها را جمع آوری کنند و اطلاعات میدانی در مورد روند خرید و عادات شرکت ارائه دهند. اگرچه این سبک های مدیریت دموکراتیک تا حدی کارآمد هستند، اما میتوانند به تأخیرهای ناخواسته به دلیل جلسات طوفان فکری و فرآیند ایجاد اجماع منجر شوند.
5. آشفته
این یک تکنیک مدرن است که امروزه توسط بسیاری از سازمان ها دنبال می شود. این سازمان معتقد به دادن آزادی کامل به کارگران برای کار است. آنها می توانند ایده ها و استراتژی های خود را برای افزایش عملکرد و موفقیت سازمان توسعه دهند. افراد بالاتر به هیچ وجه دخالت نمی کنند. آنها به کارکنان خود اجازه می دهند تا حس خلاقیت و نوآوری را توسعه دهند. این نوع سبک مدیریت برای سازمان هایی که در زمینه تحقیق و توسعه نوآوری کار می کنند، مانند شرکت های داروسازی، مناسب است.
6. Laissez-faire
این سبک مدیریت بر تشویق زیردستان به توسعه ایدهها و استراتژیهای خلاقانه خود برای پیشرفت در زمینههای مربوطه تأکید دارد. در اینجا مدیریت بالاتر نقش راهنما و مشاور را ایفا می کند. آنها هر زمان که نیاز احساس شود وارد عمل می شوند. آنها به زیردستان خود اجازه می دهند تا راه های خودشان را برای مقابله با یک مشکل یا موقعیت پیدا کنند. مدیر خود را در جریان تمام فعالیتها قرار میدهد و هر زمان و هر کجا که گلوگاهی وجود داشته باشد دخالت یا راهنمایی میکند.
این نوع سیستم مدیریت، احساس مسئولیت و انگیزه را در بین نیروی کار ایجاد می کند. آنها نسبت به سازمان خود احساس وفاداری می کنند. اما در برخی موارد تفویض کار و ابتکار برای قبول مسئولیت مشکل می شود. این سبک مدیریت در شرکت های بخش دولتی بسیار موثر است. چنین سبکی توسط مدیران عامل شرکت های خودروسازی استفاده می شود. مدیر عامل اهداف فروش، درآمد و هزینه را تعیین می کند و مدیران و کارمندان خط نهایی استراتژی های خود را در مورد چگونگی تحقق این اهداف تعیین می کنند.
7. مدیریت توسط Walking Around
مدیریت از طریق راه رفتن در اطراف (MBWA) یکی از تکنیک های کلاسیک مورد استفاده مدیران است. در اینجا مدیر بازخوردهای مداوم و مکرر کارمندان خود را تشویق می کند. او سعی می کند تا حد امکان اطلاعات بیشتری در مورد یک موقعیت یا مشکل جمع آوری کند، و بیشتر از این اطلاعات برای مقابله با مشکل و جلوگیری از هر گونه موقعیت بحرانی بیشتر استفاده می کند.
این سبک مدیریت برای توسعه اهداف، فرآیندها و سیاست های مرتبط با سازمان به عنوان یک کل بسیار کارآمد است. این سبک مدیریت محدود به گرفتن بازخورد از نیروی کار است. تصمیمات به اراده مدیر بستگی دارد. بنابراین ممکن است به انگیزه یا ابتکارات کم نیروی کار منجر شود. اگر مدیر فقط در تصمیم گیری های سطح بالا مداخله کند و مسائل کوچکتر را به عهده زیردستانش بگذارد، این سبک می تواند بسیار مؤثر باشد. این نه تنها عملکرد زیردستان را بهبود می بخشد، بلکه آنها برای حل مشکلات به تنهایی ابتکار عمل خواهند داشت.
8. مشارکتی
در این نوع از سبک های مدیریت مشارکتی، به هر کارگر یا کارمند نوع خاصی از کار اختصاص داده می شود. سبک مدیریت مشارکتی اطمینان حاصل می کند که هر کارمند نقش خود را درک می کند، و در پروژه به خوبی کار می کند. او به آنها می فهماند که چگونه هر نقشی که هر کارمند ایفا می کند کارایی و موفقیت را در پروژه به ارمغان می آورد. در اینجا مدیر سؤالات و بازخوردهای مداوم همکاران خود را تشویق می کند.
سبک مدیریت مشارکتی این است که اطمینان حاصل شود که هر کارمند کار خود را به خوبی درک کرده و از نظر استراتژی های کاری در مسیر درستی قرار دارد. او راهنمایی ها و کمک های مداوم را در هر کجا و هر زمان که لازم باشد ارائه می دهد. بهترین نمونه از این نوع سبک مدیریتی را می توان در JFM ها مشاهده کرد. یا کمیتههای مشترک مدیریت جنگل، سبکهای مدیریت مشارکتی بدنه اجرایی و اعضای کل بدنه یا افراد جامعه برای حفاظت از جنگل و منابع آن با یکدیگر همکاری میکنند.
9. کار تیمی
این سبک مدیریت کارمندان و همکاران را تشویق می کند تا دانش و تجربه خود را برای تسریع در کار پروژه به طور موثر تجمیع کنند. مدیر به کار تیمی و ایجاد هماهنگی اعتقاد دارد و ارتباط قوی بین اعضای تیم خود و افراد بالاتر را تشویق می کند. این سبک بر ارائه واضح و کارآمد تأکید دارد.
در اینجا مدیر از روحیه تیمی و تلاش کارکنان خود برای تشویق انگیزه در بین اعضای تیم خود قدردانی می کند و به آنها پاداش می دهد. این نوع سبک مدیریت می تواند یک محیط بیمارستانی بسیار کارآمد باشد که در آن هر یک از اعضا وظایف و مسئولیت های خاصی در قبال مراجعان خود دارند.
10. پاترالیسم آسیایی
در این سبک، تصمیمات با در نظر گرفتن مزایای سازمان و کارکنان آن، در کنار مزایای خود مدیر اتخاذ می شود. ارتباط رو به پایین است و این سبک بر اساس هماهنگی گروهی است. این سبک مدیریتی مستلزم وفاداری و سخت کوشی کارکنان است. تصمیم گیرنده نهایی مدیری است که منافعی را که به دست می آورد همراه با مزایای زیردستان در نظر می گیرد.
در اینجا تصمیمات بر اساس درک این موضوع است که چه چیزی برای سازمان، کارکنان و مصرف کنندگان یا مشتریان آن خوب است. یکی از ایرادات این سیستم این است که هنگام رسیدگی به مسائل تصمیم گیری، کارمندان به مقامات بالاتر وابسته می شوند. آنها فاقد خلاقیت و توانایی ابتکار عمل هستند. این گونه از سبک های مدیریتی به طور گسترده در صنایع نفت و گاز استفاده می شود. در اینجا کارمندان با عوامل پرخطر کار می کنند، بنابراین تمام نیازهای آنها توسط شرکت تامین می شود، به عنوان مثال، محل اقامت، غذا، امکانات پزشکی بیمه و غیره.
هر کدام از این سبک های مدیریت مزایا و معایب خاص خود را دارند. مدیران بسته به موقعیت از ترکیبی از سبک ها استفاده می کنند. به غیر از این سبک های مدیریتی، آنها از سایر استراتژی های مدیریتی متناسب با نیاز سازمان و کار آن استفاده می کنند. سایر استراتژی های مدیریتی که توسط متخصصان استفاده می شود عبارتند از:
- مدیریت با مربیگری و توسعه
- مدیریت با ایجاد مزیت رقابتی
- مدیریت با توسعه مدل های تصمیم گیری مختلف
- مدیریت با ماتریس ها یا با توسعه نمودارها و گرافیک ها
- مدیریت از طریق توسعه سازمانی
- مدیریت با توسعه عملکرد کارکنان خود
- مدیریت با ساده سازی کار
یک مدیر می تواند از هر سبک مدیریتی که مناسب می داند برای حل یک مشکل خاص استفاده کند. اما در مجموع باید روی سود و موفقیت سازمان همراه با افزایش عملکرد و رضایت کاری کارکنان خود تمرکز کند. استفاده بینقص از ترکیب جنبههای مثبت و سودمند همه سبکهای مدیریتی میتواند منجر به سود، موفقیت و مدیریت کارآمد در یک سازمان شود.
هنگام انتخاب سبک مدیریت، مدیر یا رهبر باید اهداف، مقاصد، ارزش ها و فرهنگ سازمان را در نظر داشته باشد. مشخص شده است که رهبرانی که از سبکهای مدیریتی مردممحور، هدفمحور و وظیفهمحور استفاده میکنند، در ایجاد انگیزه، تعهد، وفاداری، سود و کارایی در سازمان موفقتر بودهاند. همچنین باید در نظر داشت که سبک های مدیریت تنها زمانی موفق می شوند که توسط مدیران یا رهبران کارآمد اداره شوند. کسانی که شناخت مناسبی از این سبک ها دارند و توانایی و تجربه کافی برای به کار انداختن آنها را دارند تا سازمان به شکلی مثبت شکوفا شود.
بدون دیدگاه