رهبری Laissez-faire که به عنوان رهبری تفویضی، بی قید و شرط یا آزادانه نیز شناخته میشود، نوعی سبک رهبری است که در آن رهبران به اعضای گروه اجازه می دهند تا تصمیم گیری کنند. محققان دریافته اند که به طور کلی، این سبک منجر به کمترین بهره وری در میان اعضای گروه می شود. اما آیا این موضوع در تمام موارد درست است؟
مواردی که در این مطلب میخوانید
این سبک می تواند هم مزایا و هم مشکلات احتمالی داشته باشد. همچنین موقعیت های خاصی وجود دارد که رهبری آزادانه ممکن است مناسب ترین باشد. دانستن سبک رهبری غالب شما می تواند برای درک نقاط قوت و ضعف احتمالی شما مفید باشد.
برای کمک به مؤثرتر کردن رهبری Laissez-faire، رهبران می توانند عملکرد کاری را بررسی کنند و به طور منظم بازخورد بدهند. همچنین برای رهبران مفید است که تشخیص دهند این سبک چه زمانی بهترین شکل خود را پیدا می کند. یعنی وقتی اعضای تیم در کارهایی که انجام می دهند، متخصص هستند.
مشخصات رهبری Laissez-faire
- رویکرد دست باز و راحت
- رهبران تمام آموزش ها و حمایت های لازم را ارائه می دهند
- تصمیم گیری به کارمندان واگذار می شود
- در مورد اشتباهات سخت گیری وجود ندارد
- مسئولیت بر عهده رهبر است
در حالی که Laissez-faire مستلزم یک رویکرد کاملاً آزادانه است، بسیاری از رهبران همچنان برای ارائه مشاوره و بازخورد در دسترس کارمندان هستند. آنها ممکن است در ابتدای یک پروژه جهت گیری کلی را ارائه دهند. اما بعد از آن به اعضای گروه اجازه می دهند تا کارهای خود را تحت نظارت کم انجام دهند.
این رویکرد مستلزم اعتماد زیادی است. رهبران باید احساس اطمینان کنند که اعضای گروهشان دارای مهارت ها، دانش و پیگیری برای تکمیل یک پروژه بدون مدیریت خرد هستند.
نمونه های رهبری بی قید و شرط
در ادامه خواهیم گفت که چگونه رهبری Laissez-faire در موقعیت های مختلف می تواند اعمال شود:
در مدرسه: معلم بیشتر یک ناظر است و دانش آموزان می توانند هر کاری که می خواهند انجام دهند. کمبود توقع و انضباط پایین در کلاس وجود دارد.
در محل کار: رهبران و سرپرستان Laissez-faire عقب می ایستند و به کارمندانشان اجازه می دهند تصمیم بگیرند و ممکن است به آنها اجازه دهند ضرب الاجل خود را تعیین کنند. آنها بازخورد زیادی ارائه نمی دهند.
در دولت: رهبر سیاسی که رهبری آزادانه از خود نشان می دهد، تصمیم گیری را به زیردستان واگذار می کند و تنها یک جهت دهی کلی را ارائه می دهد.
مزایای رهبری Laissez-faire
مانند سایر انواع رهبری، سبک بی قید و شرط نیز مزایایی دارد:
- رهبری Laissez-faire رشد فردی را تشویق می کند. از آنجایی که این رهبران در رویکرد خود بسیار آزادانه عمل می کنند، کارمندان این شانس را دارند که دست به کار شوند. این سبک محیطی را ایجاد می کند که رشد و توسعه را تسهیل می کند.
- نوآوری را تشویق می کند. آزادی داده شده به کارکنان می تواند خلاقیت و نوآوری را تشویق کند.
- امکان تصمیم گیری سریع تر را فراهم می کند. از آنجایی که هیچ مدیریت خردی وجود ندارد، کارمندان تحت رهبری Laissez-faire این اختیار را دارند که خودشان تصمیم بگیرند. آنها قادر به تصمیم گیری سریع بدون انتظار هفته ها برای فرآیند تایید هستند. (مدیریت خرد چیست؟ مدیر خرد چه کسی است؟)
- برای بهره مندی از این مزایا، پیش شرط های خاصی باید رعایت شود. به عنوان مثال، اگر تیم شما پر از افراد بسیار ماهر و با تجربه است که قادر به کار تنهایی هستند، این رویکرد ممکن است کارساز باشد. از آنجایی که این اعضای گروه متخصص هستند و دانش و مهارت لازم برای کار مستقل را دارند، قادر به انجام وظایف با راهنمایی بسیار اندک هستند.
- این سبک به ویژه در شرایطی مؤثر است که اعضای گروه نسبت به رهبر گروه دانش بیشتری دارند. این استقلال می تواند برای برخی از اعضای گروه آزاد باشد و به آنها کمک کند که از کار خود احساس رضایت بیشتری کنند. سبک Laissez-faire در رهبری را میتوان در موقعیت هایی به کار برد که پیروان دارای شور و اشتیاق بالا و انگیزه درونی برای کار خود هستند.
معایب رهبری بی قید و شرط
از آنجایی که سبک Laissez-faire یا رهبری بی قید و شرط به شدت به توانایی های گروه بستگی دارد، در موقعیت هایی که اعضای تیم فاقد دانش یا تجربه لازم برای تکمیل وظایف و تصمیم گیری هستند، چندان مؤثر نیست. این می تواند منجر به عملکرد ضعیف شغلی و رضایت شغلی کمتر شود. برخی از معایب احتمالی این مدل به این شرح است:
- نقش ها شفاف نیستند. در برخی موقعیت ها، رهبری Laissez-faire منجر به تعریف ضعیف نقش ها در گروه میشود. از آنجایی که اعضای تیم راهنمایی کمی دریافت می کنند، ممکن است واقعاً در مورد نقش خود در گروه و آنچه که قرار است با وقت خود انجام دهند مطمئن نباشند.
- رهبرها کمتر درگیر فعالیت ها می شوند. رهبران Laissez-faire اغلب به عنوان غیر درگیر و کناره گیر دیده می شوند، که می تواند منجر به عدم انسجام در گروه شود. از آنجایی که به نظر می رسد رهبر نسبت به آنچه اتفاق می افتد بی توجه است، پیروان گاهی اوقات به این موضوع توجه می کنند و توجه و نگرانی کمتری نسبت به پروژه نشان می دهند.
- مسئولیت پذیری کمی در رهبر وجود دارد. برخی از رهبران از سبک رهبری بی قید و شرط به عنوان راهی برای اجتناب از مسئولیت در قبال شکست های گروه استفاده می کنند. هنگامی که اهداف برآورده نمی شوند، رهبر می تواند اعضای تیم را به خاطر انجام ندادن وظایف یا برآورده نکردن انتظارات سرزنش کند.
- انفعال در رهبری ایجاد می شود. در بدترین حالت، رهبری آزادانه یا Laissez-faire نشان دهنده انفعال یا حتی اجتناب آشکار از رهبری واقعی است. در چنین مواردی، این رهبران هیچ تلاشی برای ایجاد انگیزه در پیروان انجام نمی دهند، تلاش های اعضای تیم را به رسمیت نمی شناسند و هیچ تلاشی برای درگیری با گروه انجام نمی دهند.
- اگر اعضای تیم با فرآیند یا وظایف آشنا نیستند، رهبران بهتر است رویکرد عملی تری داشته باشند. با کسب تجربه بیشتر، آنها می توانند به رویکرد تفویضی تر برگردند.
نقاط قوت رهبران Laissez-faire
اگر رویکرد آزادتری نسبت به رهبری دارید، زمینه ها و موقعیت هایی وجود دارد که ممکن است تمایل داشته باشید بهتر عمل کنید.
- در حوزه های خلاقانه: کار در زمینه های خلاقانه که در آن افراد تمایل زیادی به داشتن انگیزه، مهارت، خلاقیت و وقف کار خود شدن دارند، می تواند منجر به کسب نتایج خوب با این سبک شود.
هنگام کار با تیم های خودگردان: رهبران Laissez-faire معمولاً در ارائه اطلاعات و پیشینه در شروع یک پروژه برتری دارند که می تواند به ویژه برای تیم های خودگردان مفید باشد. - در مراحل اولیه یک پروژه: با دادن همه چیزهایی که اعضای تیم در ابتدای یک کار نیاز دارند، آنها دانش لازم را برای تکمیل کار طبق دستور خواهند داشت.
برای مثال، یک رهبر Laissez-faire ممکن است در زمینه طراحی محصول برتر باشد. از آنجایی که اعضای تیم به خوبی آموزش دیده و بسیار خلاق هستند، احتمالاً به مدیریت مستقیم نیاز کمی دارند. در عوض، یک رهبر کارآمد میتواند حداقل نظارت و راهنمایی را ارائه دهد و همچنان نتایج با کیفیت تولید کند.
چه زمانی نباید از رهبری بی قید و شرط استفاده کرد؟
حتی در شرایطی که سبک رهبری آزادانه ممکن است مفید باشد، مانند یک زمینه خلاقانه یا تیم های خودگردان، ممکن است استفاده از رویکردهای مختلف رهبری در مراحل مختلف فرآیند کار مفید باشد.
رهبری Laissez-faire ممکن است در مراحل اولیه زمانی که یک محصول یا ایده در حال ایجاد در فرآیند طوفان مغزی است، مؤثرتر باشد. با این حال، هنگامی که طرح در جای خود قرار گرفت و برای تولید آماده شد، ممکن است بهتر باشد به سبکی تغییر دهید که مستلزم هدایت و نظارت بیشتر باشد.
به طور کلی، این سبک برای موارد زیر مناسب نیست:
شرایطی که کارایی و بهره وری بالا دغدغه اصلی است. برخی افراد در تعیین ضرب الاجل، مدیریت پروژه های خود و حل مشکلات به تنهایی خوب نیستند. تحت رهبری بی قید و شرط، پروژه ها می توانند از مسیر خارج شوند و زمانی که اعضای تیم راهنمایی یا بازخورد کافی از رهبران دریافت نمی کنند، ضرب الاجل ها از دست می روند.
موقعیت هایی که نیاز به نظارت، دقت و توجه زیاد به جزئیات دارند. در محیط های کاری با ریسک بالا و فشار بالا که همه جزئیات باید کامل و به موقع تکمیل شوند، ممکن است سبک مدیریتی مستبدتر مناسب تر باشد.
افرادی که در تعیین ضرب الاجل یا مدیریت پروژه ها خوب نیستند. استفاده از رویکرد آزاد و رهبری Laissez-faire در این نوع سناریو می تواند منجر به از دست رفتن ضرب الاجل ها و عملکرد ضعیف شود، بهویژه اگر اعضای گروه مطمئن نباشند که چه کاری باید انجام دهند، یا مهارت های لازم برای انجام وظایف را بدون دانستن جهت نداشته باشند.
نکاتی برای بهبود سبک رهبری بی قید و شرط
برای مؤثرتر کردن رهبری Laissez-faire یا آزادانه، می توانید از نکات زیر بهره ببرید:
- بررسی عملکرد گروه
- ارائه بازخورد مفید و مداوم
- ایجاد انگیزه برای کمک به افزایش و حفظ آن
- اطمینان از اینکه اعضای تیم نقش خود را در گروه می دانند
- اطمینان از داشتن دانش و تخصص اعضای گروه برای پروژه یا کار در دست انجام
رهبری بی قید و شرط یا Laissez-faire اغلب به عنوان سبکی که منجر به نتایج ضعیف گروهی می شود کنار گذاشته می شود. با این حال، می تواند در موقعیت های مختلف مؤثر باشد. اگر تمایل دارید بیشتر یک رهبر آزاد و ساده گیر باشید، ممکن است جستجو به دنبال موقعیت هایی که این روش رهبری برای آنها مفید است کمکتان کند. زمان هایی که گروه به نظارت یا هدایت بیشتری نیاز دارد، بهتر است روی اتخاذ رویکردی اقتدارگراتر تمرکز کنید.
بدون دیدگاه