بدیهی است که آموزش سازمانی نباید حتماً به شکل حضور در کلاس و مطالعه کتاب و جزوه باشد. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، روشهای سنتی آموزش، اثربخشی بسیار پایینی دارند و کارکنان نیز رغبت چندانی برای حضور در این دورههای آموزشی ندارند و تنها بنا به دلایلی همچون گرفتن امتیاز مدارک و افزایش حقوق و دستمزدشان است که به این دورهها میروند. مشکل دیگر این دورهها، پرداختن آنها به مفاهیم و تئوریهایی است که کارکنان، آنها را چندان ملموس و کاربردی نمیبینند.
برخی صاحبنظران یادگیری و آموزش سازمانی، چاره کار را در روی آوردن به روشهای خلاقانه برای آموزش سازمانی دانستهاند. این روشها هم برای کارکنان جذابیت دارد و هم اثربخشی بیشتری برای سازمانها به ارمغان میآورند. نمونهای از این روشهای خلاقانه عبارتند از:
پیکنیکهای آموزشی
در این روش، کارکنان به همراه مدیران خود به گردش میروند! البته این گردش با گردشهای معمولی متفاوت است و بهگونهای طراحی شده است که برای کارکنان آموزنده باشد. برای مثال، برای یادگیری مهارت «کار تیمی»، متخصص آموزش که با تیم حضور دارد از آنها میخواهد که با تقسیمکار و هماهنگی میان خود، کار خاصی مانند پختن غذا از مواد موجود در طبیعت را به انجام برسانند.
ایفای نقش
این تکنیک را به دو شیوه میتوان انجام داد؛ در حالت اول، کارکنانی که قرار است آموزش ببینند در نقشهای مرتبط با اهداف آموزشی قرار میگیرند و سناریویی را ایفا میکنند. برای مثال، فردی که قرار است اصول مدیریتی را فرابگیرد، در نقش مدیر ظاهر شده و زیردستان خود را برای انجام کاری هدایت کرده و درنهایت عملکرد آنها را ارزیابی میکند. در حالت دوم کارکنان به تماشای ایفای نقش افرادی دیگر مینشینند و با مشاهده رفتارها و فعالیتهای بازیگران، مهارتهای مرتبط را فرامیگیرند.
بازدید از سازمانهای دیگر
سازمانها میتوانند با برقراری ارتباطات آموزشی با یکدیگر، نقاط قوت خود را به یکدیگر آموزش دهند. فرض کنید سازمان«الف» واحد بازاریابی قدرتمندی دارد و سازمان«ب» از نظر سیستمهای مدیریت عملکرد بسیار پیشرفته است. این سازمانها میتوانند با برقراری امکان بازدید از سازمانهای خود، کارکنان خود را از نزدیک با فرایندهای بازاریابی و یا مدیریت عملکرد آشنا کنند.
بازیهای کامپیوتری
هرچند هدف اکثر بازیهای کامپیوتری سرگرمی است، ولی در بسیاری از این بازیها، محتواهای آموزشی فراوانی نهفته است. برای مثال در بازیهای استراتژیک کارکنان میتوانند نحوه برنامهریزی، تخصیص منابع، هدایت نیروها و کار تیمی را در خود تقویت نمایند.