انتقاد کردن و ایراد گرفتن همیشه جزء سختترین کارهایی است که هر مدیر و یا کارمندی باید با آن دستوپنجه نرم کند. انتقاد منفی مستقیماً احساسات و عواطف افراد را درگیر میکند و از این نظر حساسیتهای فراوانی را برمیانگیزند. یکی از اساتید دوره MBA چندی پیش به من میگفت نمیداند چگونه به یکی از همکارانش بگوید که فلان موضوع را هم باید در کلاس خود تدریس کند، زیرا میترسد موجب ناراحتی و رنجش همکارش شود. ریشه بسیاری از تعارضات غیر کارکردی در محیط کار نیز برمیگردد به عدم تحمل انتقاد از طرف دریافتکنندهی انتقاد منفی و عدم مهارت انتقاد دهنده در ارائه انتقاد اثربخش و سازنده. در مورد نحوه انتقاد و ویژگیهای انتقاد اثربخش و سازنده مطالعات بسیاری انجامشده است. در این مقاله قصد داریم خلاصهای از این مطالعات برای شما ارائه دهیم:
انتقاد اثربخش توصیفی است نه قضاوتی
انتقاد باید آنچه را فرد انجام داده توصیف کند نه اینکه شخصیت او را قضاوت کند. برای مثال بهجای اینکه به کارمند بگویید: تو آدم بیادبی هستی! بهتر است بگویید: بیتوجهی شما به خواستههای مشتری موجب رنجش خاطر وی شد.
انتقاد اثربخش جزئی و دقیق است نه کلی و مبهم
اگر انتقاد کلی باشد (مثلاً: تو کارت اصلاً خوب نیست) فرد نمیداند که برای بهبود خود باید چه کند. ولی انتقاد جزئی (لباس رسمیتری بپوش) راهنمای خوبی برای بهبود است.
انتقاد اثربخش متوجه جنبههایی است که فرد میتواند بهبود دهد
انسانها معمولاً به ویژگیهای خود که قادر به بهبود آنها نیستند (مثل قد، هوش، سن و …) بسیار حساساند و از اینکه کسی به خاطر این ویژگیها آنها را سرزنش کند بسیار ناراحت میشوند.
انتقاد اثربخش بهموقع است
انتقاد کردن در مورد عملکردی که مدت زیادی از وقوع آن میگذرد چندان کارساز نیست. زیرا فرد نمیتواند جزئیات رفتار خود را به خاطر آورد و ممکن است از واقعبینی فاصله بگیرد.
انتقاد اثربخش در مورد علل زیربنایی رفتار نیست
بررسی علل زیربنایی رفتار توسط کسانی که روانشناس خبره نیستند معمولاً چیزی بیش از حدس و گمانههای غیرمعتبر نیست. حتماً برای شما هم پیشآمده که کسی در مورد علت رفتار شما اظهاراتی مطرح کرده است که بسیار برای شما عجیب بوده. پس احساس فروید بودن نکنید و در انتقاد دهی، به خود رفتار توجه کنید نه اینکه چرا و به چه علت شخصیتی یا روحی-روانی، فلان رفتار رخداده است.