اعتیاد به کار یا workaholism یک پدیده آشنا در میان دانشجویان مدیریت و MBA است. فردی که به کار اعتیاد دارد، درست مانند یک معتاد به مواد مخدر، نیاز شدیدی به کار دارد و بیشتر وقت خود را، حتی در تعطیلات، به کار میگذراند. اما وقتی اعتیاد به کار، که خود حالتی افراطی است، حالت شدیدتری به خود میگیرد ممکن است منجر به مرگ فرد نیز بشود که در زبان ژاپنی به آن «کاروشی» میگویند.
«مرگ براثر کار زیاد» ترجمه خوبی از کلمه کاروشی است. این اصطلاح در ژاپن و در دهه ۱۹۷۰ میلادی باب شد. در آن دهه گزارشهای فراوانی مبنی بر رخ دادن کاروشی در میان کارگران و کارمندان گزارش میشد. بر اساس مشاهدات انجامشده، حجم و استرس کاری زیاد، خواب و استراحت کم و کار کردن شدید به مدت طولانی میتواند منجر به فشار بیشازحد به سیستم عصبی و قلبی-عروقی شود که در حالت شدید ممکن است منجر به سکته و یا ازکارافتادگی ارگانهای حیاتی بدن گردد.
البته در بسیاری از موارد، کار بهصورت مستقیم باعث مرگ فرد نمیشود. برای مثال استرس ناشی از مسئولیتهای فراوان و وقت کم میتواندفرد را وادار به خودکشی کند. پدیدهای که بازهم در شرق آسیا به کرات مشاهده شده است. بنابراین مرگ ناشی از کار از دو جهت ممکن است بروز کند. یکی فشار فیزیکی و ناتوانی ارگانهای حیاتی همچون قلب به ادامه کار و دیگری فشار روانی و دست به اقدامات خطرناک زدن.
سازمان بینالمللی کار با مطالعه موارد کاروشی، چهار علت اصلی را شناسایی کرد:
کار کردن در سراسر شب یا تا دیروقت و در ایام تعطیلات
تجمع مقدار زیادی استرس به دلیل ناامیدی و یا ناتوانی در تحقق انتظارات سازمان
اخراج، استعفای اجباری یا مورد آزار و اذیت قرار گرفتن
مجبور بودن به اتخاذ تصمیمات دشوار مدیریتی مانند تجدید ساختار و کاهش نیروی کار
هرچند فرهنگ کاری کشور ما با ژاپن تفاوتهای فراوانی دارد و این باعث شده احتمال بروز کاروشی بسیار پایین باشد، اما کار زیاد و خواب کم میتواند لطمات جسمی و روانی زیادی بر ما وارد کند و باعث شود درنهایت همان کار را نتوانیم بهخوبی انجام دهیم.