خودشناسی

خودشناسی

فهرست مطالب

خودشناسی واژه ای گسترده است که به آگاهی از احساسات، ویژگی ها، انگیزه ها و توانایی های خود اشاره دارد. توجه به این نکته مهم است که خودشناسی یک نوع اطلاعات ثابت برای به دست آوردن نیست، بلکه مانند شما پویا و دائما در حال تغییر است. همانطور که در طول زندگی خود یاد می گیرید و رشد می کنید.

ذهن ما به طرز ماهرانه‌ای مکانیسم هایی را می‌سازد تا افکار و احساسات ناخوشایند را خارج از آگاهی خود نگه دارد. این مکانیسم‌ها، مانند فراموشی عمدی یا سرکوب ناخودآگاه، می‌توانند باعث شوند که ما از تأمل لازم برای دستیابی به خودشناسی اجتناب کنیم. این به این دلیل است که ما میل قوی‌تری به حفظ تصویر درونی خاصی از خود داریم تا اینکه بدانیم واقعاً چه کسی هستیم. مفهوم خودکارآمدی مرتبط با خودشناسی است. خودکارآمدی که توسط روانشناس آلبرت بندورا در سال 1977 معرفی شد به باور شما به توانایی خود برای موفقیت در یک موقعیت خاص اشاره دارد. سطوح بالای خودکارآمدی با افزایش دستیابی به هدف، کاهش استرس و مراقبت از خود بهتر مرتبط است.

در یک زمینه حرفه‌ای، خودآگاهی و خودکارآمدی ویژگی‌های ارزشمند و عوامل مهمی برای رشد و رهبری فردی هستند که به رهبران، این امکان را می دهند تا خود و سازمانشان را به عنوان یک کل توانمند کنند. هنگامی که در مورد مهمترین توانایی رهبران برای توسعه سؤال شد، هفتاد و پنج نفر از شورای مشاوره کسب و کار استنفورد تقریباً به اتفاق آرا پاسخ دادند: خودآگاهی. همچنین بین خودآگاهی و بهره وری در محیط کار ارتباط معناداری وجود دارد.

یک متاآنالیز بیش از 300000 کارمند نشان داد که کارگرانی که مجاز به استفاده روزانه از نقاط قوت خود بودند، 38 درصد بهره وری بالاتر و 44 درصد امتیازات وفاداری مشتری و حفظ کارکنان بالاتری داشتند. بنابراین، پرورش آگاهی از نقاط قوت خود به شما این امکان را می‌دهد که از آنها در یک زمینه حرفه‌ای استفاده کنید و ضعف های مکمل آنها را جبران کنید.

خودشناسی
خودشناسی

پرورش خودشناسی

نوشتن افکار و احساسات خود در یک مجله خصوصی ابزار قدرتمندی است که به شما کمک می کند خود را بهتر بشناسید. نوشتار رسا دارای مزایای سلامت روانی و عاطفی زیادی از جمله بهبود مهارت‌های تفکر انتقادی، اولویت‌بندی هدف، و کاهش افسردگی و اضطراب است. همچنین به عنوان بازتابی آرشیو شده از شخصیت شما عمل می‌کند و به شما امکان می‌دهد رشد شخصی خود را در طول زمان دنبال کنید. 

توسعه یک تمرین مدیتیشن مبتنی بر تمرکز حواس به شما این امکان را می دهد که از الگوهای فکری، احساسات، و تجربیات استرس و شادی خود آگاهی کامل پیدا کنید. با این حال، تمرین های تمرکز حواس به زمینه مدیتیشن محدود نمی شود. هر فعالیتی را می توان با دقت انجام داد، از شستن ظروف گرفته تا شرکت در یک جلسه در محل کار. نکته کلیدی این است که در هر کاری که انجام می دهید در لحظه حال شرکت کنید.

از آنجایی که ذهن شما موانعی بر سر راه خودشناسی ایجاد می کند، باید راه هایی را برای دور زدن آنها بیابید. یکی از راه‌های انجام این کار، جستجوی بازخورد از یک همکار یا سرپرستی است که به او اعتماد دارید تا یک گزینه صادقانه به شما بدهد. اینکار می تواند راهی عالی برای دستیابی به دیدگاهی باشد که از تعصب شخصی شما فارغ باشد.

خودکارآمدی به بیان واضح تر

در نهایت، توجه به این نکته مهم است که در فرآیند پرورش خودشناسی ممکن است همیشه آنچه را که می بینید دوست نداشته باشید. با این حال، برای پرورش شناختی معتبر از خود، مهم است که نکات منفی را همراه با نکات مثبت بپذیرید. احساسات منفی طبیعی هستند و هدف مهمی در کمک به شما برای آگاهی بیشتر از محیط اطرافتان هستند. به عنوان مثال، ترس می تواند به شما کمک کند در برابر خطر واکنش نشان دهید، اضطراب حواس شما را افزایش می دهد و احساس گناه می تواند به شما کمک کند تا در اعمال گذشته که ممکن است برای دیگران مضر بوده است تجدید نظر کنید. علاوه بر این، احساسات منفی، مانند خشم، می توانند محرک های بزرگی باشند زیرا ما را وادار می کنند تا بر اساس شرایط فعلی خود عمل کنیم و تغییرات مثبت ایجاد کنند.

خودشناسی مبتنی بر چندین شکل مختلف اطلاعات است، آنقدر متمایز که هر یک اساساً «خود» متفاوتی را ایجاد می‌کنند. خود اکولوژیکی همان خودی است که مستقیماً با توجه به محیط فیزیکی بی‌واسطه درک می‌شود. خود بین فردی، که مستقیماً نیز درک می شود، توسط سیگنال های ارتباط و ارتباط عاطفی خاص گونه ایجاد می شود. فرد گسترش یافته مبتنی بر حافظه و انتظار است.

خود خصوصی زمانی ظاهر می شود که متوجه می شویم تجارب آگاهانه ما منحصراً متعلق به خود ماست. خود مفهومی یا «خودپنداره» معنای خود را از شبکه‌ای از مفروضات و نظریه های مبتنی بر اجتماعی در مورد ماهیت انسان به طور کلی و خودمان به طور خاص می گیرد.

اگرچه این خودها به ندرت به عنوان متمایز تجربه می شوند (زیرا توسط اشکال خاصی از اطلاعات محرک کنار هم قرار می گیرند)، آنها در تاریخچه رشد خود، در دقتی که ما می توانیم آنها را بشناسیم، در آسیب شناسی هایی که در معرض آنها هستند و به طور کلی متفاوت هستند. در آنچه آنها به تجربه انسانی کمک می کنند.

خودکارآمدی
خودکارآمدی

در مورد نقاط قوت خود بیاموزید

با نگاهی به 5 نقطه قوت خود، از خود بپرسید: آیا این من واقعی هستم؟ آیا از استفاده از این نیرو لذت می برم؟ آیا آن را انرژی زا و هیجان انگیز می دانم؟ هنگامی که به نقاط قوت خود فکر کردید، سعی کنید هر روز در طول یک هفته از یکی از آنها به روشی جدید استفاده کنید. یک «معرفی مثبت» از خودتان بنویسید که در آن داستانی ملموس که نقاط قوت خود را نشان می‌دهد بگویید.

در مورد موقعیتی که در آن این نقاط قوت به شما کمک کرده است به یک همکار مورد اعتماد یا سرپرست خود بگویید. از آنها بخواهید تا برای ترویج شکل ملموس تری از خودشناسی مانند مهارت ها و توانایی ها، بازخورد دریافت کنند.

 اهداف زندگی خود را کشف کنید

مهمترین رویدادهای زندگی و نقاط عطف خود را شناسایی کنید.

به این فکر کنید که در حال حاضر مهمترین اهداف زندگی شما چیست. فعالیت ها یا اقدامات اصلی که برای دستیابی به آنها باید انجام دهید چیست؟

مسیر دستیابی به اهداف خود را برنامه ریزی کنید و در عین حال جایگزین ها و چالش های بالقوه را نیز در نظر بگیرید.

نظرات خود را با کسی در میان بگذارید و از او بپرسید که آیا نظرات خود را به اشتراک می گذارد.

نظر شما برای ما مهم است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره رایگان در خصوص دوره ها و پکیج های آموزشی فرم زیر را پر کنید

ارتباط مستقیم

از طریق راه های زیر با ما در تماس باشید