از میان بسیاری از مدلهای برنامهریزی استراتژیک موجود، استراتژی اقیانوس آبی را میتوان صلحطلب گروه در نظر گرفت. این استراتژی بر اساس کتابی با عنوان همنام، استدلال میکند که «رقابت بیعیب نتیجهای جز اقیانوس قرمز خونین رقبا ندارد که بر سر یک استخر کوچک سود میجنگند». در عوض، شرکت ها باید به دنبال فضای جدید بازار و راه هایی برای اختراع مجدد صنعت باشند. به طور خلاصه، از رقابت سر به سر خودداری کنید و بر نوآوری تمرکز کنید.
هدف استراتژی اقیانوس آبی این است که سازمانها «اقیانوسهای آبی» (بازارهای غیرقابل رقابت و رو به رشد) را پیدا کنند و توسعهدهنده و از «اقیانوسهای قرمز» (بازارهای توسعهیافتهو اشباع شده) اجتناب کنند. یک شرکت در بازار اقیانوس آبی موفقیت بیشتر، ریسک کمتر و سود بیشتری خواهد داشت.
خلاصه ای از استراتژی اقیانوس آبی
این مدل برنامه ریزی استراتژیک انحرافی از تمرین مدیریت معمولی است که بر خرد کردن اعداد و معیارهای رقابتی تمرکز دارد. در اینجا نکات کلیدی استراتژی اقیانوس آبی آمدهاست:
بیشتر از تئوری است. برخی از مدلهای برنامهریزی استراتژیک مبتنی بر تئوریهایی هستند که در طول اجرای بازار عرضه نمیشوند. در مقابل، استراتژی اقیانوس آبی از مطالعه ای سرچشمه گرفتهاست که طی 10 سال انجام شد و موفقیت ها و شکست های شرکت را در بیش از 30 صنعت تجزیه و تحلیل کرد. این بر اساس دادههای اثبات شدهاست تا ایدههای اثبات نشده.
اتخاذ رویکرد اقیانوس آبی به این معنی است که هدف شما این نیست که از رقبا بهتر عمل کنید یا در صنعت بهترین باشید. در عوض، هدف شما این است که مرزهای صنعت را دوباره ترسیم کنید و در آن فضای جدید فعالیت کنید و رقابت را بیاهمیت کنید.
اقیانوس آبی به معنی پیشی گرفتناز رقبا نیست
اتخاذ رویکرد اقیانوس آبی به این معنی است که هدف شما پیشی گرفتناز رقبا نیست. در عوض، هدف شما ترسیم مجدد مرزهای صنعت و فعالیت در آن فضای جدید است و رقابت را بی اهمیت می کند.
تمایز و هزینه کم می توانند با هم وجود داشته باشند. استراتژی اقیانوس آبی استدلال می کند که مصرف کنندگان مجبور نیستند بین ارزش و مقرون به صرفه بودن یکی را انتخاب کنند. اگر یک شرکت بتواند آنچه را که مصرف کنندگان در حال حاضر برای آنها ارزش قائل هستند شناسایی کند و سپس در نحوه ارائه آن ارزش تجدید نظر کند، تمایز و هزینه کم هر دو قابل دستیابی هستند. این “نوآوری ارزش” نامیدهمی شود.
شما چارچوبی برای آزمایش ایده ها دارید. شاخص ایده اقیانوس آبی بخشی از استراتژی فراگیر است و به شرکت ها امکان می دهد قابلیت تجاری ایده ها را آزمایش کنند. این فرآیند به اصلاح ایدهها و شناسایی فرصتها با بیشترین پتانسیل کمک میکند و ریسک را به حداقل میرساند.
4 مثال از استراتژی اقیانوس آبی
دیدن یعنی باور کردن در اینجا چند سازمان وجود دارد که با موفقیت بازار اقیانوس آبی را تصرف کردند:
اوبر:
قبل از تاسیس اوبر در سال 2009، مشتریانی که میخواستند بدون وسیله نقلیه شخصی خود از نقطه A به نقطه B بروند، برای به دست آوردن یک روش حملونقل خصوصی، عمدتاً به تاکسیها متکی بودند. اما صنعت تاکسیرانی از زمان آغاز به کار خود بیش از یک قرن قبل، کار زیادی در زمینه نوآوری انجام نداده بود. بنیانگذاران Uber به کاستیهای این صنعت از جمله گزینههای پرداخت محدود، عدم اعتماد مشتری و عدم ردیابی موقعیت مکانی پی بردند و تصمیم گرفتند نوع جدیدی از خدمات حملونقل ایجاد کنند که در فضایی کمی متفاوت رقابت کند. اوبر به جای تلاش برای خرید ناوگان وسایل نقلیه خود، به دنبال رانندگانی بود که مایل به استفاده از خودروهای خود برای ارائه سفرهای درخواستی از طریق برنامه تلفن همراه بودند. امروزه Uber درآمد سالانه بیش از 11 میلیارد دلار و بیش از 19000 کارمند دارد.
iTunes:
هنگامی که iTunes وارد بازار شد، مشکل صنعت ضبط را در مورد دانلود غیرقانونی موسیقی توسط مصرفکنندگان حل کرد و همزمان به تقاضای آهنگهای دیجیتال پرداخت. استراتژی اقیانوس آبی iTunes یک دسته کاملاً جدید از فروش موسیقی ایجاد کرد که به هنرمندان امکان سود بردن و مصرف کنندگان را برای خرید آهنگ های تک در مقابل کل آلبوم ها می داد. ITunes سالها بر این فضای بازار تسلط داشته است و تا حد زیادی به رشد موسیقی دیجیتال اعتبار داده شده است.
متا (فیسبوک قبلی):
در اکتبر سال 2021، مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک اعلام کرد که نام جدید فیس بوک اکنون متا خواهد بود. هنگامی که فیس بوک شروع به کار کرد، در خط مقدم اقیانوس آبی خود قرار داشت که به عنوان شبکه های اجتماعی شناخته میشود. بیش از یک دهه بعد، شبکه های اجتماعی تبدیل به یک اقیانوس سرخ شدهاست. با تغییر نام، متا می تواند محصولات خود را به چیزی جدید، هیجان انگیز و شکست ناپذیر هدایت کند: “متاورس”. در متاورس، زاکربرگ هولوگرام ها، واقعیت مجازی و جهان های دیجیتال را به تصویر می کشد که شبیه دنیای فیزیکی هستند. اگرچه تغییر استراتژی اثبات نشده است، اما واضح است که ایده پرش از اقیانوس قرمز رسانه های اجتماعی به اقیانوس آبی متاورس در این تصمیم نقش داشته است.
استراتژی موجود
به احتمال زیاد، سازمان شما در حال حاضر بر اساس یک مدل برنامه ریزی استراتژیک موجود اجرا می شود. خوشبختانه، استراتژی اقیانوس آبی را می توان با مدل های دیگر جفت کرد. نیازی به جایگزینی حالت فعلی شما نیست.
در اینجا چند نمونه هستند:
اقیانوس آبی + SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT به تعیین مناطقی که سازمان در آن به خوبی عمل می کند و مناطقی که باید بهبود یابد کمک می کند. با اجرای هر دو چارچوب با هم، می توانید تشخیص دهید که چگونه سازمان شما می تواند در آینده رشد کند.
اقیانوس آبی + کارت امتیازی متوازن
کارت امتیازی متوازن (BSC) چارچوبی است که برای ردیابی و مدیریت استراتژی سازمان استفاده می شود. با اجرای هر دو چارچوب با هم، میتوانید بازارهای بیرقیب (اقیانوسهای آبی) را پیدا کنید. و مسیری را برای رسیدنبه آن ترسیم کنید.
به استراتژی اقیانوس آبی به عنوان راهی برای باز کردن فرصت ها و بازارها برای یک سازمان جدید یا سازمانی موجود که به دنبال رشد است فکر کنید. مدل گزارش استراتژی فعلی شما به اجرای ایده های اقیانوس آبی کمک می کند.
استراتژی اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز
هنگامی که برنامه ریزی استراتژیک خود را شروع می کنید، تشخیص تفاوت بین اقیانوس قرمز و آبی ممکن است آنطور که رنگ ها نشان می دهند آسان نباشد. با شناسایی آنچه بازار هدف شما نیاز دارد و در حال حاضر ندارد شروع کنید. سپس به این نگاه کنید که سازمانهای موجود چه کارهایی را به خوبی انجام میدهند (یا نه چندان خوب) تا به آن بازار خدمت کنند (مثلاً بر اساس قیمت یا مخاطب).
اقیانوس آبی شرکتها را به چالش میکشد تا از مرزهای صنایع خود عبور کنند و چیزی منحصر به فرد با ارزش را به مصرفکنندگان ارائه دهند. با تعریف و دیدن نمونه هایی از استراتژی اقیانوس آبی، سازمان شما می تواند یاد بگیرد که چگونه این مدل برنامه ریزی استراتژیک را اجرا کند و بازار خود را با موفقیت بازسازی کند. هنگامی که بدانید در کجا رقابت می کنید، می توانید اهداف و اقدامات منحصر به فردی را برای پیگیری پیشرفت خود در ترسیم نمودار آن اقیانوس آبی اضافه کنید.